مصاحبه با ویدا امانی ، مهندس ارشد کمپانی های Adobe و Apple(+عکس)


اولین بار اسمشون رو دوستم در صفحۀ سازندگان فلش کمپانی Adobe دید و به من نشان داد ! یه جستجوی کوچیک تو گوگل منو با رزومۀ فوق العادۀ ایشون آشنا کرد :
Senior Engineering Manager – Adobe – 2000/Present
Senior scientist/technical lead – Apple – 1996/2000
Software Specialist – Xerox Corporation -  ۱۹۸۵/۱۹۹۴
Software Engineer – Tandy Electronics – 1983/1985
 
ویدا امانی
شنیدن حرف های یک شخصیت موفق به خصوص اگر ایرانی هم باشد خیلی جالب هستش ! ازتون دعوت میکنم مصاحبۀ اختصاصی ما با خانوم امانی رو بخونید :
 
 
♦ سلام خانوم امانی ، لطفاً در ابتدا کمی راجع به خودتون برای ما بگید .
√ سلام ! من در رشت به دنیا آمدم ، دوران دبستان را در مدرسۀ پرتوی گزراندم و مقطع دبیرستان را هم در مدارس دهخدا و سپس فروغ سپری کردم . پس از اخذ دیپلمم ، در سال ۱۹۷۶ ، ایران رو به مقصد دالاس – تگزاس با ویزای دانشجویی ترک کردم . هدفم در ابتدا این بود که بعد اخذ مدرکم به ایران برگردم ولی شرایط به گونه ای پیشرفت که اینجا ماندگار شدم .
 
 
♦ راجع به تحصیلاتتون برامون بگید و اینکه آیا مخارج تحصیلتون رو خانواده تون تأمین میکردند یا بورس داشتید ؟
√ در ابتدا من رشتۀ تجربی میخوندم با هدف اینکه مدرکم را در داروسازی بگیرم ولی بعد شرکت در یکی از کلاس های رشتۀ مهندسی کامپیوتر ، که رشتۀ بسیار جدیدی در آن زمان به حساب می آمد ، عاشق اون شدم و ۴ سال بعد در دسامبر ۱۹۸۰ موفق شدم لیسانسم را در این رشته بگیرم . بلافاصله فوق لیسانس قبول شدم و در سال ۱۹۸۵ هم مدرک فوق را گرفتم .
خانوادم من را از لحاظ مالی به صورت کامل حمایت میکردند تا زمانی که در Tandy Electronics و در سال ۱۹۸۳ مشغول به کار شدم و کمپانی هزینۀ ادامۀ تحصیل من را متقبل شد .
 
 
♦ اولین شغلی که بابتش پول دریافت کردید چه بود ؟
√ زمانی که در کالج تحصیل میکردم در یک آزمایشگاه کامپیوتر مشغول به کار شدم . همچنین به عنوان استاد یار فعالیت میکردم که همین موضوع باعث شد شهریه دانشجویان محلی را پرداخت کنم که خب از شهریه دانشجویان خارجی بسیار ارزان تر بود . اولین کار حرفه ایم را همانطور که در بالا هم گفتم در Tandy Electronics آغاز کردم .
 
 
♦ طبق رزومه تون بعدش وارد کمپانی Xerox شدید . برامون بگید که چطوری با یک کمپانی به این عظمت همکاریتون رو شروع کردید .
√ از طریق چند تا از همکلاسی هایم که من را به خوبی میشناختند وارد Xerox شدم .
در سال ۱۹۸۵ کارم را آغاز کردم که در واقع یک ماه قبل از اخذ مدرک فوق لیسانسم میشود . حس میکردم که تصمیم درستی دارم میگیرم ، با مدرک فوق و دو سال تجربۀ کار بیشتر میتوانستم خودم را در کمپانی جدید نشان دهم ، همچنین از لحاظ مالی هم حقوقم افزایش چشمگیری داشت .
بعد از ۳ سال و نیم فعالیت در Xerox شعبۀ دالاس ، به من پیشنهاد شد که به شعبۀ کالیفرنیا منتقل بشم . به اون شعبه از زیراکس PARK میگفتند و کمپانی هم تمامی هزینۀ مربوط به انتقال من و خانواده ام را متقبل میشد . پس من هم پیشنهاد زیراکس را قبول کردم و در دسامبر ۸۸ به Silicon Valley رفتم و چند ماه بعدم خانواده ام به من ملحق شدند . این چند ماه دوری از دخترم ، مریم که در آن موقع ۷ سال داشت ، سخت ترین ماه های زندگی من بودند …
 
Xerox PARK جایی بود که در آن زمان اکثر نوآوری های مربوط به کامپیوتر در آن رخ میداد . اگه بخوام به چند مورد اشاره کنم میتونم از Mouse , Ethernet و … یاد کنم که اولین بار در PARK به وجود آمدند .
برای من به شخصه موقعیتی بود که با بهترین مهندسین همکاری کنم و از تجارب آنها استفاده کنم . در مجموع من ۹ سال در زیراکس مشغول فعالیت بودم .
 
 
♦ خب میرسیم به بخش مورد علاقۀ ما در این مصاحبه یعنی Apple . برامون بگید که کی و چجوری وارد این کمپانی شدید و از اون مهمتر چرا ازش اومدید بیرون ؟
√ هه ! فکر میکردم که یه دلیل واسه انجام این مصاحبه باید وجود داشته باشه :)
وقتی که تو زیراکس بودم یکی از همکارای خیلی خوبم کارش رو به مقصد اپل ترک کرد . اون موقع اپل و IBM ریسکی را شروع کرده بودند تا با مایکروسافت به رقابت بپردازند . آنها میخواستند تا سیستم عامل جدیدی را به وجود بیاورند که در آن موقع در اپل به آن PINK میگفتند . وقتی که پروژه جلوتر رفت قسمت فرعیی به وجود آمد به نام Taligent .
 
همکار من در ابتدا قسمتی از پینک بود و سپس به Taligent رفت . در اونجا بود که با من تماس گرفت و از آنجایی که بیشتر تجربۀ من در زیراکس در زمینۀ پروتکل های شبکه و Client/Servers بود از من خواست تا برای کار روی قسمت شبکۀ پینک به آنها ملحق شوم . خب منم کار رو قبول کردم و در سال ۸۴ عضوی از Taligent شدم .
 
در اوایل ۱۹۸۶ ، IBM و اپل راهشون رو از هم جدا کردند . تمام کارمندان Taligent پیشنهاد کار در IBM را دریافت کردند ولی من از اونجایی که میدونستم استایل کاریم با فرهنگ کمپانی بزرگ و قدیمی IBM همخونی نداره با اپل تماس گرفتم و آنها هم بلافاصله کار به روی قسمت شبکه Mac OS 9 را بهم پیشنهاد دادند .
 
هنگامی که من به اپل رفتم استیو جابز هنوز آنجا نبود و اپل به شدت دچار مشکل بود . فکر کنم هیجان کار در اپل از وقتی شروع شد که استیو در ۱۹۸۷ برگشت و مدیریت را در دست گرفت . تحولی در اپل رخ داده بود و بسیاری از همکاران خوب من کارشان را از دست دادند .
 
اما من از آنجایی که سابقۀ بسیار خوبی در زمینۀ سیستم عامل UNIX داشتم و Mac OS X هم بر پایه BSD UNIX بود ، من را به عنوان مدیر قسمت شبکه سیستم عامل مک انتخاب شدم .
 
من و تیمم به سختگی کار کردیم تا اولین ورژن Mac OS X را عرضه کنیم ، بعضی موقع ها مجبور بودیم ۴۸ ساعت بی وقفه کار کنیم ولی ارزشش را داشت . آدم های مشتاق زیادی هستند که برای اپل کار میکنند و بودن کنار کسانی که ارزش بسیاری زیادی برای کاری که انجام میدهند قائلند ، بسیار لذت بخش است .
 
اما در مورد ترک اپل باید بگم که من دنبال کار جدید نمیگشتم ، اما یک روز تلفنم زنگ خورد و یکی از Adobe به من چنان پیشنهاد خوبی داد که رد کردنش واقعاً سخت بود ! به هر حال در سال ۲۰۰۰ من اپل رو ترک کردم . البته بگم که قسمت شبکۀ Mac OS X را قبل از رفتنم کامل کردم و در اختیار اپل قرار دادم .
 
الان هم Adobe و تمام محصولاتش را به شدت دوست دارم . بعضی مواقع حس میکنم که در یک اسباب بازی فروشی دارم کار میکنم .
 
 
♦ شما حدود ۲۰ سال میشه که در صنعت IT هستید و خب همیشه هم اینترنت در اختیارتون هست ، چرا زیاد تو زمینۀ وب ۲٫۰ فعالیت ندارید ؟ آیا به نظرتون وقت تلف کردن هستش ؟
√ اگه منظورتون از وب ۲٫۰ سرویس های اجتماعی است باید بگم که من در Facbook ، Twitter و Linkedin اکانت دارم و هرکدوم از آنها استفادۀ خاص خودشون رو دارند :
 
۱) از توییتر خیلی کم استفاده میکنم چون نه وقتش رو دارم و نه علاقه اش رو که بدونم کسی هر دقیقه چی فکر میکنه یا داره چی کار میکنه …
 
۲) از فیسبوک برای ارتباط با دوستان خیلی صمیمی و فامیلی استفاده میکنم .
 
۳) Linkedin هم کاربرد کاری دارد . شما واقعاً اینجا نمیتونید کسی رو استخدام کنید یا جایی استخدام بشید بدون اینکه در لینکداین حساب داشته باشید . سرویسی هستش که برای ارتباطات کاری مطرحه .
 
امروزه مردم زیادی و به خصوص جوانان از وب ۲٫۰ استفاده میکنند و اطلاعات زیادی از خودشون را به اشتراک میگذارند ! به اشتراک گذاشتن این اطلاعات شخصی به نظرم پیامد های مثبت و منفی زیادی میتونه داشته باشه ، با توجه به اینکه با حضور موتور جستجویی مثل گوگل و دیتابیسش اطلاعات به محض اینکه منتشر شد دیگه برای همیشه ماندگار شده .
 
ویدا امانی
 
♦ سوال بعدیم راجع به وبسایت شخصیتون ( + ) هستش ، ببخشید که اینقدر رک میگم ولی طراحی سایتتون چرا اینقدر ابتدایی هستش ؟ یاد دهۀ ۹۰ می افتیم ناخودآگاه !
√ مطمئنم که برای جوان هایی مثل شما به شدت حوصله سر بر هستش ، امّا برای من دو هدف مهم هستش :
 
۱) کسانی که اسمم را جستجو میکنند بتوانند من را پیدا کنند و به ایمیل و شماره تلفنم جهت تماس با من دسترسی پیدا کنن .
 
۲) کسانی که من را خوب میشناسند میتوانند به بخش تصاویر و ویدئوها و سایر قسمت های شخصی که توسط رمز محافظت میشود مراجعه کنند و به آن دسترسی داشته باشند .
 
فکرم می کنم که به هدفم دست یافته باشم ! چرا که شما من را پیدا کردید و موفق شدید که با من مصاحبه کنید .
 
 
♦ نظرتون راجع به تحریم های اینترنتی که شرکت های IT علیه ایران اعمال میکنند چیه ؟ شرکت کنونیتون ، Adobe ، هم یکی از اوناست .
√ من فکر کنم همه از این تحریم ها در عذابند ! به هر حال باید به این نکته توجه داشته باشیم که این تحریم ها توسط دولت آمریکا اعمال میشه و کمپانی ها فقط قانون را دنبال میکنند . این را بدانید که در شرکت های آمریکایی پول حرف اول را میزند پس مطمئن باشید اگه چیزی قانونی باشه و برای کمپانی مشکلی به وجود نیاورد آنها به دنبال آن خواهند رفت . امیدوارم که اختلاف دو دولت برطرف بشه تا تحریم ها برداشته بشه .
 
 
♦ با توجه به این موضوع که شما زمانی تو اپل کار میکردید شاید سوالم مسخره بیاد ولی Mac یا PC ؟
√ من با هردو سیستم عامل کار کردم . فکر کنم تنها راه عادلانه برای مقایسه بین این دو توجه به این موضوع است که چه کاربری در حال استفاده از سیستم است .
 
برای کاربر عادی مطمئنن Mac محیط مناسب تری را فراهم کرده ، از آن طرف مایکروسافت هم کار خوبی را در جهت فراهم کردن ابزار آلات و محیط مناسب برای Developer ها انجام داده . ولی همه چیز خیلی سریع تغییر میکند . اپل امروزه برای Mac OS اکوسیستم خیلی وسیعتری را درست کرده . iOS هایی که روی iPad و iPhone اجرا میشه شرایطی رو محیا کرده که شما به محض اینکه از آنها استفاده کنید ( فارق از اینکه چه نوع کاربری باشید ) دست کشیدن از اون براتون غیر ممکن میشه !
 
من خودم iPhone دارم ، iPad دارم و سه نوع iPod مختلف ، ایمیلم mac. هستش و وبسایتم هم توسط اپل هاست میشه . تمام موزیک هام روی آیتونز هستش و از Mobile Me برای سینک کردم تمام اطلاعاتم استفاده میکنم . فکر میکنم که Mac به پلتفرمی دارد تبدیل میشود که بسیار فراتر از دسکتاپ خواهد بود .
 
 
♦ بین تمام کمپانی هایی که در آنها کار کردید کدامیک را بیشتر دوست داشتید ؟ کلاً محیط کار ایده آل را چی تعریف میکنید ؟
√ من به اندازۀ کافی خوش شانس بودم که برای بهترین کمپانی ها کار کنم . فکر کنم تو تمام اونها لحظات خوب و بدی رو سپری کردم .
نکتۀ اصلی اینه که شرایط به کمپانی بستگی نداره بلکه همه چیز دربارۀ پروژه و افرادی که با آنها روی پروژه کار میکنید است .
من دوست دارم در محیطی کار کنم که از لحاظ فیزیکی زیبا باشد ، دوست دارم روی پروژه ای کار کنم که در زندگی مردم تأثیر گذار باشد ، دوست دارم با انسان هایی کار کنم که نظرشان مثبت و متواضعانه باشه در رابطه با زندگی .
 
 
♦ آیا تا به حال به خاطر ایرانی بودنتون در محیط کار دچار مشکل شدید ؟
√ هرگز ! من به ایرانی / آمریکایی بودنم افتخار میکنم . اولی وطنم هستش و دومی جایی که برای زندگی و بزرگ کردن خانواده ام انتخابش کردم . هر وقت از من سوال میشه که اصلیتم کجایی هستش با افتخار میگم ایرانی و هرگز هم واکنش بدی در قبال پاسخم دریافت نکردم بلکه مردم همیشه مشتاق بودند که از ایران بیشتر بدونند .
 
 
♦ آیا زمانی که در اپل کار میکردین با استیو جابز ملاقات داشتید ؟ میشه یه کم توصیفش کنید برامون .
√ بله ، خیلی زیاد اون رو میدیدم . استیو با زمانی که من در اپل کار میکردم خیلی فرق کرده ، اون موقع داشت با سرطان لوزالمعده کلنجار میرفت و پیوند کبد را پیش رو داشت ولی شخصیتش همچنان کاریزماتیک بود .
 
او یک رهبر متقاعد کننده است و میتونه تیم رو به خوبی از یک پروژه بگذرونه . اون خیلی ساده لباس میپوشه و حتی چند بار در محوطۀ اپل دیدمش که بدون کفش مشغول قدم زدن بود .
 
اون پیرو دین بودا و گیاه خوار هستش . اون میتونه بهترین کسی باشه که باهاش کار کردین یا کابوس شبهاتون باشه . دوست داره دور و بر خودش را با آدم ها تحصیل کرده با مدارک بالا شلوغ کنه در عین حال که خودش هرگز از کالج فارغ التحصیل نشد .
 
او به واقع مغز اصلی پشت نوآوری های اپل هستش و جالب اینجاست که بسیار ساده فکر میکنه . اون دوست داره وقتی بحث محصولات برای استفادۀ مشتری میرسه همه چی ساده باشه ، او از هرچیزی که به درد میخوره و قیافۀ خوبی داره بهترین رو در میاره .
 
او ممکنه روزی از کنار شما بگذره و باهاتون شروع به صحبت بکنه و روز بعد به کل شما رو نادیده بگیره ، این اتفاق واسه خود من به شخصه افتاده .
 
وقتی به اپل برگشت کافۀ اپل را ، که به آن کافه مَک میگویند ، به طور کامل عوض کرد و اون را تبدیل به یکی از بهترین رستوران های Silicon Valley کرد که تنها کارمندان اپل و خانواده هایشان حق استفاده از آن را داشتند ، بهترین سرآشپز ها رو به کافه آورد و حتی به اونها پیشنهاد سهام اپل را میداد تا آنجا را ترک نکنند ! به هیچ وجه دوست نداره که کارمنداش اپل را ترک کنند .
 
 
♦ اپل نوآوری های زیادی را به دنیای IT معرفی کرده ، خیلی از اونها موفق بودند و خیلی از اون ها هم شکست خوردند ! محصولاتی مثل پرتکل AppleTalk یا کنسول بازی اپل و … ! به نظرتون دلیل این موضوع چی بوده ؟
√ سوال سختی پرسیدید که به راحتی نمیشه به اون جواب داد ! به هر حال من معتقدم که این شرایط برای همۀ کمپانی های موفق وجود داره . به نظرم اپل محصولات موفق بیشتری داشته نسبت به محصولات شکست خورده اش . بازار فروش شرایط دشواری دارد ، شما ممکن است یک محصول را آماده کنید که هنوز شرایط برای فروش آن محیا نیست و اینچنین میشود که مشتری آن را نمیخرد .
 
 
♦ اپل محصولات موفقی داشته که فروش بالایی هم داشتند مثل iPhone و iPad ، فکر میکنید چقدر از موفقیت این محصولات به خاطر بازاریابی بالای اپل بوده و چقدرش به خاطر ویژگی های فنیشون ؟
√ نقش یه بازاریابی خوب انکار ناپذیر هستش ، مغز فروش اپل در واقع خود استیو جابز هستش و تمام نوآوری های این قسمت از او ناشی میشه ! همانطوری که شما هم در سوال قبلیتون اشاره کردید بعضی از این محصولات موفق نمیشند ، نه به خاطر اینکه خوب نیستن بلکه به این خاطر که بازار هنوز برای آنها آماده نیست . بعضی مواقع هم اختراعات به مقصود دیگه ای میرسند چون عرف جامعه یه همچون چیزی رو میپسنده . مهمترین چیزی که باید یادمون باشه اینه که یه کمپانی برای اینکه پیشرفت کنه و بزرگ بشه باید همیشه نوآوری هایی رو همراه خودش داشته باشه .
 
 
♦ فکر میکنید Mac OS X به عنوان سیستم عامل سرور موفق بوده ؟ چه کمپانی هایی از این سرویس استفاده میکنند ؟
√ من معتقدم Mac OS X از تمام رقیب هایش موفق تر بوده و توجه داشته باشید که رقیب های قدری همچون Linux/Unix و ویندوز داشته است . امروزه کمپانی های کوچک زیادی ( کمپانی هایی با کمتر از ۲۰ کارمند ) از این سیستم عامل به عنوان سیستم عامل سرور استفاده میکنند چونکه شما به یک بخش IT بزرگ جهت نگهداری از اون نیازی ندارید .
 
 
♦ نظرتون دربارۀ شرایط موجود بین کمپانی کنونی تون Adobe با کمپانی سابق تون Apple چیه ؟ فکر نمیکنید که اگر اپل از Flash/AIR به عنوان پلتفرم اصلی اپلیکیشن های iOS استفاده کنه ( همون کاری که مایکروسافت با سیلورلایت و Windows Phone 7 داره میکنه ) کاربرا و برنامه نویسی راضی تر باشند ؟ آیا استفاده نکردن اپل از فلش ضربه ای برای Adobe محسوب میشه ؟
√ سوال خوبی پرسیدید ! تقریباً ۷۰% از محتوای وب بر پایه فلش هستش و کاربرانی مثل خود من نمیتونن به وسیلۀ مرورگرهاشون روی آیفون و آیپد به این محتوی دسترسی داشته باشند که خب این موضوع رضایت مشتری رو قطعاً به همراه نخواهد داشت . من فکر میکنم که اپل روی html 5 حساب باز کرده تا این جای خالی رو پر کنه ! html 5 ولی به هر حال یه تکنولوژی اپن سورس محسوب میشه و سالها از فلش عقبه . پس تا وقتی که تجارب لازم را کسب کنه و به فلش برسه در واقع بازندۀ اصلی این میان کاربر به حساب میاد .
 
دربارۀ WP 7 هم باید بگم که ما هنوز گوشی های هوشمند زیادی رو ندیدیم که از این سیستم عامل استفاده کنند . این قضیه شاید عوض بشه و تا اون موقع باید صبر کرد و دید . اما گوشی های دیگر یا سیستم عامل خاص خودشون را دارند مثل RIM و HP/PALM یا از ورژنی خاص از لینوکس استفاده میکنند مثل موتورولا ، گوگل هم آندروید رو بر پایه لینوکس ساخته که ما امیدواریم تمامی این سیستم عامل ها از فلش پشتیبانی کنند .
 
 
♦ آیا Adobe به تکنولوژی AIR به چشم یک رقیب برای .NET و JAVA نگاه میکند ؟ نظرتون به عنوان یک برنامه نویس در این مورد چیه ؟ اصلاً میشه این سه را با هم مقایسه کرد ؟
√ Adobe Integrated Runtime یا همون AIR پلتفرمی هستش که طراحی شده تا محیطی را برای دولپر ها به وجود بیاره تا آنها بتوانند تکنولوژی های HTML ، Ajax ، Flash و Flex را مخلوط کنند و یک اینترنت اپلیکیشن ( RIA ) خوب را به وجود آورند . AIR این امکان را به کاربران میدهد تا از ابزار های آشنایی مانند Dreamweaver ، Flash Builder و … استفاده کنند و اپلیکیشن خود را بسازند . پس در واقع چیزی که ارائه میشود با .NET و Java تفاوت دارد ، شاید در جهاتی بتوان آنها را با هم مقایسه کرد ولی هدف نهایی متفاوت است .
 
 
♦ در این کمپانی هایی که کار کردید ، آیا همکار ایرانی هم داشتید ؟
√ بله ، تو همۀ کمپانی ها من با ایرانیان زیادی همکار بودم که چندتاشون الان از بهترین دوستان من هستند و ما هنوز با هم رابطه داریم .
 
 
♦ آیا تصمیم دارید به ایران برگردید و شاید کاری را در اینجا کنید ؟
√ من سال ۱۹۷۶ ایران را ترک کردم و تنها یکبار در سال ۱۹۹۱ بازگشتم . در حال حاضر برنامه ای برای مهاجرت به ایران ندارم . با وجود اینکه من و شوهرم هردو در ایران متولد شدیم ولی از اونجایی که دخترانمان در اینجا به دنیا آمدند و زندگیمان در اینجا در جریان هست فکر نمیکنم به ایران برگردم .
 
 
♦ ما در ایران جوان های با استعدادی در زمینۀ IT داریم ، فکر میکنید آنها میتوانند در ایران بمانند و موفق شوند یا باید مثل شما جلای وطن کنند ؟
√ اجازه بدین یک تجربۀ شخصی را برایتان تعریف کنم ! من شش سال در تگزاس مشغول به کار بودم تا زمانی که به Silicon Valley نقل مکان کردم و از آن زمان بود که موقعیت ها و موفقیت های زیادی برایم پیش آمد . چرا که در آن زمان تمام اتفاقات IT در آنجا رخ میداد ، کمپانی های بزرگ در آنجا بودند و خیلی شرایط دیگر که فکر نمیکنم جای دیگه ای تو دنیا موقعیت مشابه اش را داشته باشد . پس بعضی مواقع برای موفقیت فاکتوری بیش از استعداد لازم است .
 
 
♦ فکر میکنید ایران در آینده حرفی در زمینۀ IT میتواند برای گفتن داشته باشد ؟
√ به نظرم ایران باید نیروهای جوانش را در داخل کشور نگه دارد و از فرار مغز ها جلوگیری کند تا بتواند پیشرفت داشته باشد . امیدوارم روزی کمپانی های بزرگ IT دفتر های خود را در ایران تأسیس کنند و  پروژه های خود را به دست جوانان ایرانی بسپارند ، همان کاری که هم اکنون در هند و چین در جریان است . آرزو میکنم که شرایط اجازه دهند و روزی این شغل های پر درآمد به ایران هم راه پیدا کنند . در جهانی سازی امروزی هیچ کس نباید وطنش را برای پیدا کردن  کار ترک کند .
 
 
♦ نکتۀ دیگه ای اگه مدنظرتون باشه بخواین اضافه کنید ؟
√ باید بگم از سوالاتون تحت تأثیر قرار گرفتم ، اونها به خوبی نشان دهندۀ درک عمیق شما نسبت به مسائل روز دنیای تکنولوژی بودند . باید بهتون خسته نباشید بگم و مطمئن هستم که ایران با وجود افراد باهوشی مثل شما دیر یا زود پیشرفت های قابل توجهی در زمینۀ تکنولوژی خواهد کرد ، به محض اینکه شرایط برایتان محیا شود ….
 
 

0 نظرات:

ارسال یک نظر


 
 گردنبند متولدین فروردین ماه
 گردنبند متولدین اردیبهشت ماه
 گردنبند متولدین خرداد ماه
 گردنبند متولدین تیر ماه
 گردنبند متولدین مرداد ماه
 گردنبند متولدین شهریور ماه
 گردنبند متولدین مهر ماه
 گردنبند متولدین آبان ماه
 گردنبند متولدین آذر ماه
 گردنبند متولدین دی ماه
 گردنبند متولدین بهمن ماه
 گردنبند متولدین اسفند ماه